آموزش در ایران بهعنوان زیربنای پیشرفت یا مانع آن مطرح است؛ درباره وضعیت کنونی ایران و این حال و روز، افراد زیادی درباره «ما چگونه ما شدیم» نظرات خود را در قالب کتاب یا مقالات ارائه دادهاند. هر کدام به دلایل و علل مختلف رسیدن به وضع موجود نظر دادهاند.
یکی از قدیمیترین این نظریات مربوط است به میرزا یوسف خان مستشارالدوله در رساله یک کلمهی خود که در سال ۱۸۷۴ میلادی منتشر کرد؛ علتالعلل را در نبود قانون معرفی کرد. در تاریخ ایران، همیشه بحثهایی جدی پیرامون اهمیت «قانون» و ضرورت وضع قوانین درست مطرح بوده است، اما آیا تنها تدوین و اجرای قوانین میتواند جامعهای پیشرفته و آباد بسازد؟ حقیقت آن است که پیشرفت و سعادت یک کشور، تنها در گرو قوانین نیست؛ بلکه نیازمند بستری است که در آن، آموزش، فرهنگسازی و آگاهی عمومی در راستای اجرای آن قوانین فراهم شود.
قانون یا آموزش؟
در طول زمان و بعد از قانونگذاریهای متعدد بهروشنی مشخص شد که وجود قوانین بدون آگاهی عمومی از این قوانین و اصول اجتماعی، قادر به تحول و پیشرفت کشور نخواهد بود. در واقع، قوانینی که در جامعهای بیاطلاع از اصول اساسی حقوقی و اجتماعی اجرایی میشوند، نهتنها تأثیرگذار نیستند بلکه در طول زمان موجب نارضایتی و بحرانهای اجتماعی میگردند. این نکتهای است که امروزه بیش از همیشه به آن نیاز داریم و در ایران امروز، این مسئله بهویژه در سطح آموزش و پرورش اهمیت مییابد.
امروزه افراد زیادی و از جمله نگارنده معتقد هستند که آموزش و پرورش: پیشران پیشرفت یا مانع آن در ایران است. اگر به دنبال تحقق یک جامعه مدرن و پیشرفته باشیم، باید به این واقعیت توجه کنیم که بدون یک سیستم آموزشی کارآمد، هیچکدام از قوانین و مقررات نمیتوانند بهدرستی در جامعه اجرا شوند. کشورهای پیشرفته، نظامهای آموزشی خود را بهگونهای طراحی کردهاند که نهتنها به دانش علمی پرداخته شود بلکه در کنار آن، فرهنگ احترام به قانون، مسئولیتپذیری اجتماعی و اخلاقیات همواره مورد تأکید قرار گیرد. به عبارت دیگر، در کشوری که در آن نظام آموزشی نتواند این اصول را به نسلهای آینده منتقل کند، حتی بهترین قوانین نیز بیاثر خواهند بود.
مشکل اصلی ایران امروز، نه در کمبود قوانین بلکه در ضعف نظام آموزشی است. معلمان بهعنوان ستون فقرات نظام آموزشی، باید بهگونهای تربیت شوند که علاوه بر تدریس علوم، مفاهیمی چون قانونمداری، نظم اجتماعی، احترام به حقوق شهروندان و مسئولیتپذیری را به دانشآموزان منتقل کنند. معلمان باید بهگونهای تأمین شوند که تنها دغدغهشان پیشرفت و تربیت نسلهای آگاه باشد. این امر مستلزم آن است که معلمان حقوق و شرایط کاری مناسبی داشته باشند تا بتوانند بدون دغدغه مالی و اجتماعی، بر روی رسالت خود در آموزش و تربیت متمرکز شوند.
چرا آموزش باید در اولویت باشد؟
در هر جامعهای که بهدنبال پیشرفت است، معلمان باید در خط مقدم تحول قرار گیرند. در ایران امروز، یکی از بزرگترین مشکلات سیستم آموزشی این است که معلمان نهتنها از نظر مالی و اجتماعی بهطور کامل حمایت نمیشوند، بلکه بسیاری از آنها با دغدغههای معیشتی مواجه هستند که این موضوع مانع از تمرکز آنها بر روی مأموریت اصلیشان یعنی تربیت نسلهای آگاه و مسئول میشود.
نظام حکمرانی موفق، نظامی است که در آن معلمان، از حیث حقوق و شرایط کاری، آنچنان تأمین شدهاند که هیچ دغدغهای جز پیشرفت جامعه نداشته باشند. در چنین نظامی، معلمان نهتنها به وظیفه خود در تربیت نسلهای آینده عمل میکنند، بلکه بهعنوان پیشگامان فرهنگی، میتوانند با فراغ بال و بدون نگرانی از مسائل معیشتی، تنها در جهت بهبود وضعیت جامعه و اعتلای آن فعالیت کنند.
اگر معلمان شرایط مناسبی از نظر حقوق و حمایتهای اجتماعی داشته باشند، میتوانند در راه توسعه جامعه گام بردارند و حتی به دیگر صنوف نیز کمک کنند. بهگونهای که اگر دغدغهای هم داشته باشند، آن دغدغه میتواند کمک به سایر صنوف برای ارتقای جامعه باشد. برای مثال، در نظام حکمرانی درست، معلمان نباید نیاز به تشکیل «شورای صنفی» برای دفاع از حقوق خود داشته باشند؛ چراکه تمام حقوق آنها از سوی دولت و جامعه تضمین شده است.
این مدل حکمرانی، نیازمند توجه ویژه به جایگاه معلمان است. در کشورهای موفقی همچون سنگاپور، اصلاحات اساسی در نظام آموزشی، همراه با تأمین منابع مالی مناسب برای معلمان، موجب رشد سریع و درخشان این کشور در کمتر از چند دهه شد. ایران نیز میتواند با ایجاد چنین تغییراتی، گامهای بلندی در مسیر پیشرفت بردارد.
آغاز اصلاح آموزش از سنین پایه
تغییرات اساسی باید از سنین پایه آغاز شود. در دورههای ابتدایی، کودکان بیشترین آمادگی را برای پذیرش مفاهیم اجتماعی و قانونی دارند. بنابراین، باید آموزشهایی در زمینه احترام به قوانین، مسئولیتپذیری اجتماعی، اخلاق شهروندی و حتی مسائل کاربردی مانند رانندگی و رعایت قوانین ترافیکی، بهطور جدی و هدفمند در این دورهها گنجانده شود. این آموزشها نهتنها در کاهش تخلفات اجتماعی و مشکلات روزمره مانند تصادفات جادهای مؤثر خواهند بود، بلکه در ساختن جامعهای قانونمدار و مسئولیتپذیر نیز نقش بسزایی دارند.
نتیجهگیری: آموزش بهمثابه زیرساخت توسعه پایدار
ایران امروز، برای پیشرفت و برونرفت از چالشهای خود، باید بهطور اساسی نظام آموزشی خود را اصلاح کند. تنها در چنین جامعهای است که میتوان به اجرای مؤثر قوانین و توسعه پایدار امیدوار بود. معلمان باید در اولویت قرار گیرند و شرایط کاری آنها باید بهگونهای تأمین شود که بتوانند تمام تمرکز خود را بر تربیت شهروندانی آگاه و قانونمدار قرار دهند. در این صورت، آیندهای روشن و آباد برای ایران رقم خواهد خورد.
ایران امروز، همانطور که در تاریخنگاریهای پیشین آمده است، برای رسیدن به سعادت و پیشرفت، نیازمند اصلاحات بنیادین در نظام آموزشی است. تنها در چنین نظامی است که هم قوانین مؤثر خواهند بود و هم جامعهای آگاه و مسئولیتپذیر ساخته خواهد شد.