ددریک براکنز، هنرمند اهل لسآنجلس، در حال حاضر یکی از چهرههای مطرح دنیای هنر است. آثار ددریک براکنز علیالخصوص تپستریهای او (بافتدار)، که اغلب شامل فیگورهای سیاهرنگ در پسزمینههایی انتزاعی هستند، به نمایشگاههای معتبر مانند موزه هنر مدرن نیویورک (MoMA)، کالج هنر ساوانا (SCAD) و موزه هولبورن در انگلستان راه یافتهاند.
به گزارش پایگاه خبری رج به نقل از Artnet کتی وایت منتقد حوزه هنرهای تجمسی مینویسد: براکنز، که از خانوادهای با پیشینه باپتیست جنوبی و اهل تگزاس است، بارها به تمثیل «پسر نافرمان» در کتاب مقدس رجوع کرده است. او خود نیز در سال ۲۰۱۲ زادگاهش را ترک کرد تا در کالیفرنیا به تحصیل در کالج هنرهای سانفرانسیسکو بپردازد و از آن زمان، آثارش در صحنه هنر معاصر به شهرت رسیدهاند.
آثار ددریک براکنز در نمایشگاههای بینالمللی
در سال ۲۰۲۵، دو نمایشگاه انفرادی برجسته از او برگزار شده: «شکل بقا» در SCAD (تا ۷ ژوئیه) و «داستانهای بافتهشده» در موزه هولبورن انگلستان (تا ۳ ژوئن). همچنین، آثار او هماکنون در نمایشگاههای گروهی در MoMA و Dallas Contemporary نیز به نمایش گذاشته شدهاند.
روایت شب، راز و طبیعت
براکنز با استفاده از رنگهای تیره مانند بنفش، صورتی و خاکستریهای آبی، روایتهایی درباره شب، گرگومیش، رازها و بقا در تاریکی میسازد. این رنگها، همراه با گیاهان و جانوران جنوب و غرب آمریکا—مانند کاکتوس و گربهماهی—به عنوان نشانههای زیستمحیطی و فرهنگی زندگی او عمل میکنند.
او در آثارش به تجربه شخصی خود در ترک جنوب و مهاجرت به غرب اشاره دارد و در عین حال، موضوعات گستردهتری مانند مهاجرت سیاهپوستان آمریکایی و عشقهای ممنوعه همجنسگرایانه را نیز مورد کاوش قرار میدهد. در یکی از آثارش، فیگور مردی جوان در میان برگهای بزرگ ایستاده، در حالیکه دستانی از زمین به سوی او دراز شدهاند—اثری که میتواند تداعیکننده بردگی، رهایی یا حتی میل جنسی باشد.
الهام از نویسندگان کوییر سیاهپوست در آثار ددریک براکنز
آثار ددریک براکنز از نویسندگانی چون الکسیس پائولین گامز و آدری لورد الهام میگیرد. این دو نویسنده، که تجربه کوییر بودن و سیاهپوست بودن را با مفاهیم بقا و قدرت در هم آمیختهاند، به او کمک کردهاند تا بقا را نه فقط بهعنوان زندهماندن، بلکه بهعنوان دانشی درونی و ارثی بازتعریف کند.
فرآیند شخصی و هنری خلق آثار ددریک براکنز
براکنز از بدن خود برای خلق سیلوئتها استفاده میکند، اما این آثار را پرتره شخصی نمیداند. او ابتدا از خود عکس میگیرد، آنها را دیجیتالی ویرایش میکند، سپس در مقیاس بزرگ طراحی کرده و در نهایت، با تار و پود بافندگی به تصویر درمیآورد.
تپستریهای براکنز؛ بازنگری در تاریخ و نمادها
او همچنین از نمادهای مسیحی و حیوانات بومی جنوب آمریکا—مانند خوک—برای چالش با روایتهای تاریخی و بازپسگیری ارزشهای ازدسترفته استفاده میکند. در یکی از آثار اخیرش، سر خوک بهعنوان نمادی از فروتنی (الهامگرفته از داستان پسر نافرمان) استفاده شده است.
براکنز در پایان میپرسد: «آیا میتوانم خوک، این موجود ناپاک و بیارزش، را به چیزی مقدس و دوستداشتنی تبدیل کنم؟» و این سوال، جوهره آثار او را تشکیل میدهد: تبدیل زخمها به جواهر، تبدیل رنج به روایت، و تبدیل زندگی به هنر.