پیوندهای تاریخی و فرهنگی کوهستانهای ایران
اگر کوههای ایران نبودند، زندگی در این سرزمین ممکن نمیشد. این کوهها نهتنها در شکلگیری اقلیم و منابع آب ایران نقش اساسی دارند، بلکه در طول تاریخ، بستر تحولات جمعیتی، مهاجرتهای قومی و تعاملات فرهنگی بودهاند. با چشم خود دیدم که حیات یزد به شیرکوه و آب قناتهای آن وابسته است؛ همانگونه که نایبند، کرکس و هزار، تداوم زیست در مناطق مرکزی ایران را ممکن کردهاند. این کوهستانها نهتنها منابع آب را تأمین کردهاند، بلکه در شکلگیری هویت فرهنگی و قومی این سرزمین نیز تأثیرگذار بودهاند.
اما این پیوندهای جغرافیایی، تنها در بُعد طبیعی خلاصه نمیشوند. در طی صعودهای خود در طرح سیمرغ کوهنوردی، از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب ایران، شاهد نمونههای بیشماری از اختلاطهای قومی و استمرار فرهنگی بودم. در این مقاله، بر اساس مشاهدات میدانی که از اتمام طرح سیمرغ کوهنوردی خود حاصل شد و مستندات تاریخی و تحلیلهای جغرافیایی، به بررسی این پیوندهای تاریخی و فرهنگی از طریق سه قلهی شاخص میپردازم: تفتان در سیستان و بلوچستان، شاهجهان در خراسان شمالی و علمکوه در البرز.
تفتان: پیوندهای تاریخی و فرهنگی بلوچ و کرد در شرق ایران
قله تفتان، بلندترین آتشفشان نیمهفعال ایران، در منطقهای قرار دارد که عموماً با فرهنگ بلوچی شناخته میشود. اما در جریان صعود به این قله، مشاهده شد که برخی از خانوادههای ساکن این ناحیه، نامهای خانوادگی کردی دارند. این موضوع نشاندهندهی مهاجرت تاریخی برخی از طوایف کرد به این منطقه است. منابع تاریخی از جمله «تاریخ سیستان» و «سفرنامههای دوران قاجار» نشان میدهند که در دوران صفوی و قاجار، گروههایی از کردها به دلایل نظامی و اداری به سیستان و بلوچستان کوچ داده شدند.
همچنین، بررسی زبانشناسی برخی واژگان کردی که در گویش بلوچی این منطقه یافت میشود، میتواند نشانهای از این تعاملات تاریخی باشد. یکی از عوامل کمتر مورد توجه در این مهاجرتها، تغییرات اقلیمی است. بررسی دادههای تاریخی نشان میدهد که در برهههایی از تاریخ، زاگرس با دورههای خشکسالی شدیدی مواجه بوده است. این شرایط برخی طوایف کرد و لر را وادار به کوچهای طولانی به مناطق شرقی ایران کرده است. کوه تفتان، با منابع آبی خود، میتوانسته یکی از مقاصد این مهاجرتها باشد.
شاهجهان: استمرار پیوندهای تاریخی و فرهنگی کرمانجها در خراسان
قله شاهجهان در خراسان شمالی، در محدودهای قرار دارد که یکی از مهمترین مراکز استقرار کردهای کرمانج است. در جریان سفر به این منطقه، مشاهده شد که بسیاری از ساکنان آن، هنوز زبان کردی کرمانجی را با لهجهای اصیل و کمابیش دستنخورده صحبت میکنند. بر اساس «تاریخ عالمآرای عباسی»، شاه عباس صفوی برای دفاع از مرزهای شمالی ایران در برابر حملات ازبکها، گروههای بزرگی از کردهای زاگرس را به خراسان کوچ داد. بررسی نامهای جغرافیایی این منطقه، مانند «بجنورد» و «شیروان» که شباهتهایی با نامهای مناطق کردنشین غرب ایران دارند، نیز این مهاجرت را تأیید میکند.
کوههای خراسان شمالی، با طبیعت صعبالعبور خود، به حفظ زبان و فرهنگ کرمانجها کمک کرده است. این امر نشان میدهد که جغرافیا، برخلاف تصور رایج، نهتنها مانع مهاجرت نبوده، بلکه در بسیاری از موارد، موجب ماندگاری فرهنگهای مهاجر در مناطق جدید شده است.
علمکوه: پیوندهای تاریخی و فرهنگی لکها در البرز
علمکوه، دومین قله بلند ایران، در منطقهای واقع شده که یکی از مراکز کوهنوردی حرفهای کشور است. اما در جریان صعود به این قله، نکتهای جالب توجه نمایان شد: حضور جمعیت قابل توجهی از لکها در شهر کلاردشت و روستاهای اطراف آن. برخی از این افراد نام خانوادگی «دلفان» داشتند که به روشنی به شهرستان دلفان در لرستان اشاره دارد.
شواهد تاریخی نشان میدهد که در دوران زندیه و قاجار، گروههایی از لکها به شمال ایران کوچ داده شدند. دلیل این مهاجرتها عمدتاً سیاسی و اقتصادی بود. منابعی مانند «تاریخ گیلان و دیلمستان» و «ناسخالتواریخ» به حضور لکها در این مناطق اشاره کردهاند. یکی از دلایل حضور لکها و لرها در شمال ایران، ارتباطات اقتصادی میان زاگرس و البرز بوده است. در دوره قاجار، برخی طوایف لک به دلیل تجارت دام و محصولات لبنی به مناطق شمالی کوچ کردند. این ارتباطات اقتصادی، زمینهساز حضور دائمی برخی از این خانوادهها در شمال ایران شد.
نتیجهگیری: سیمرغ و استمرار پیوندهای تاریخی و فرهنگی ایران
طرح «سیمرغ کوهنوردی»، که شامل صعود به مرتفعترین قلههای ایران بود، فرصتی برای مشاهدهی عینی پیوندهای تاریخی و فرهنگی کشور فراهم کرد. بررسی ارتباطات قومی در قلههایی همچون تفتان، شاهجهان و علمکوه نشان داد که جغرافیای ایران نهتنها مانعی برای تعاملات انسانی نبوده، بلکه بستری برای حفظ و انتقال فرهنگها عمل کرده است.
این مطالعات نشان میدهد که درک دقیقتر تاریخ ایران، نیازمند توجه بیشتر به جغرافیا و شواهد میدانی است. بسیاری از تحولات جمعیتی و فرهنگی که در منابع تاریخی به آنها اشاره شده، هنوز هم در ساختار اجتماعی اقوام ایران مشاهده میشود.
این نمونهها تنها بخش کوچکی از یک حقیقت بزرگتر هستند: ایران، سرزمین وحدت در عین تنوع است. از کردستان تا سیستان، از آذربایجان تا خوزستان، از ترکمنصحرا تا لرستان، اقوامی زندگی میکنند که هرچند زبانها و گویشهای مختلفی دارند، اما همگی جزئی از یک ملت واحد به نام ایران هستند.
ایران، سرزمینی است که کرد، آذری، عرب، بلوچ، ترکمن، لر، فارس و دیگر اقوام، همچون شاخههای یک درخت، ریشه در خاک مشترک آن دارند. آنچه ما را به هم پیوند میدهد، نه فقط تاریخ و فرهنگ مشترک، بلکه سرنوشتی است که همهی ما در ساختن آن سهیم هستیم. این وحدت، همان چیزی است که ایران را از گذشته تا امروز پابرجا نگه داشته و در آینده نیز تداوم خواهد بخشید.
سوالات متداول:
۱. طرح سیمرغ کوهنوردی چیست؟ طرحی ملی برای صعود به بلندترین قلههای هر استان ایران است.
۲. چه پیوندهایی میان اقوام مختلف ایران در این قلهها دیده شده؟ از مهاجرت کردها به شرق ایران تا حضور لکها در البرز، تنوع فرهنگی ایران در این مناطق مشهود است.
۳. دلیل حضور لکها در کلاردشت چیست؟ دلایل سیاسی، اقتصادی و ارتباطات تاریخی میان زاگرس و البرز، عامل اصلی این حضور بوده است.
بیشتر بخوانید:
اطلاعات بیشتر درباره اقوام ایران در رجخبر
منبع مهاجرت کردها به شرق – پژوهشکده فرهنگ
یک پاسخ
بنام خالق کوهها
با درود و ادب
طرح سیمرغ یکی از بهترین طرحای هست که من طی چند سالی که چه بصورت کوهپیمای وکوهنوردی فعالیت داشته ام از سوی فدراسیون کوهنوردی و بخصوص استاد حسین نظر مربی توانمند و دوست خوبم که جای تشکر و قدردانی از استاد هستش اجرا شده و جای تشکر و قدردانی از دکتر داریوش یاراحمدی را دارد که بسیار عالی و پر محتوا در مورد این طرح و پیوند تاریخی و فرهنگی و اقوام و گویشها و کوهای مناطق ایران توضیحات کاملی رو نوشته اند