سه‌شنبه 27 خرداد 1404 / 11:35

نقدی بر نظم کور و تولید انبوه مقالات بی‌معنا در سایه سیاست‌های پوسیده

وزارت عتف در سیارک پنجم

وزارت عتف عالی و نظام پژوهشی کشور
امروز می‌خواهم فقط از اخترک پنجم بگویم وزارت عتف؛ چرا که با ورود به آن‌ گویی به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا به اختصار عتف (عطف هم اگر بنویسم شاید معنی بدهد چون این واژه عطف در وزارت خیلی کاربرد دارد، برای مثال عطف به نامه فلان، عطف به دستورالعمل فلان و...)، وارد شدم. امیدوارم که ناراحت نشوند؛ واقعا عمدی در کار نیست تصویرسازی ذهنی و دنیای خیال است که سانسور و ممیزی و محتسب ندارد.

داریوش یاراحمدی

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان

 

پایگاه خبری رج / اختصاصی: وزارت عتف و اخترک شماره پنج چه ارتباطی به هم می‌توانند داشته باشند؟ راست‌اش چند روزی است در دنیای «شازده‌کوچولو» زندگی می‌کنم و با او به سیارک‌های هفتگانه‌اش سفر می‌کنم. شگفت‌آور است که این اخترک‌ها چقدر برایم آشنا هستند؛ گویی آنتوان دو سنت‌اگزوپری با قلمی جادویی، ایران را در قالب این سیارک‌ها روایت کرده است.
به هرکدام که وارد می‌شوم، انگار بخشی از زندگی امروز ما در آن‌ها خلاصه شده است.

امیدوارم دلخور نشوند؛ این فقط تصویرسازی ذهنی و خیال‌پردازی است، نه واقعیت. خیال، سانسور و ممیزی نمی‌پذیرد.
این سیارک، تصویری روشن از وضعیت امروز آموزش عالی و نظام پژوهشی کشور ارائه می‌دهد.

وزارت عتف در اخترک پنجم

در اخترک پنجم، مردی خسته زندگی می‌کند که بی‌وقفه فانوسش را روشن و خاموش می‌کند؛ کاری که بر اساس دستورالعملی قدیمی انجام می‌دهد: شب فانوس را روشن کن و روز خاموش. او سال‌هاست این وظیفه را بی‌چون‌وچرا انجام می‌دهد، حتی وقتی که شرایط اخترک تغییر کرده و شب و روز فقط یک دقیقه طول می‌کشند.
وقتی شازده‌کوچولو با تعجب از او می‌پرسد چرا این کار بی‌فایده را ادامه می‌دهد و چرا استراحت نمی‌کند، پاسخ مرد ساده است: «دستور است.»

همین جمله، خلاصه‌ای از هزاران رفتار بی‌تأملی است که در نظام علمی ما رواج دارد؛ رفتارهایی که نه بر مبنای تفکر، بلکه بر پایه اطاعت و تکرار شکل گرفته‌اند. فانوس‌بان‌های دنیای ما، همان پژوهشگرانی هستند که هر روز مقاله‌ای منتشر می‌کنند، کنفرانسی برگزار می‌کنند، فرم ارتقاء پر می‌کنند؛ بی‌آن‌که لحظه‌ای بیندیشند: چرا؟ برای چه؟ مخاطب کیست؟ مسأله چیست؟ و سهم من در روشنایی جامعه کجاست؟

نظام علم در کشور ما درگیر ساختاری شده که با تکیه بر آیین‌نامه‌های فرسوده، افراد را به‌جای پژوهش واقعی، به‌سمت مقاله‌سازی و کتاب‌سازی سوق داده است. وزارت علوم نه‌تنها درک درستی از تغییر شرایط علمی و اجتماعی ندارد، بلکه سال‌هاست هیچ ارزیابی علمی و عینی از کارآمدی آیین‌نامه‌هایش نکرده است.
درحالی‌که جهان به‌سمت علم مسئله‌محور، بین‌رشته‌ای، مشارکتی و کاربردی حرکت کرده، ما همچنان با چک‌لیست‌های دهه‌های گذشته، ارتقاء می‌دهیم و دانشگاه را اداره می‌کنیم.

بیش از یک دهه است که نشانه‌های ناکارآمدی این آیین‌نامه‌ها در تمام نظام آموزش عالی نمایان شده، اما گویی بدنه مدیریتی وزارت، از اعتراف به خطا پرهیز دارد؛ شاید چون به زخم‌های پای خود خیره مانده و می‌ترسد اعتراف به اشتباه، مرگ جایگاهش باشد.
حتی اکنون که صدای ترک‌خوردن دیوارهای پژوهش و بی‌اعتمادی جامعه به دانشگاه آشکار است، همچنان مسیر سقوط را بی‌توجه طی می‌کنند؛ گویی پرتگاه را نمی‌بینند، چون پذیرفتن اشتباه را پایان خود می‌دانند.

نمونه‌ای روشن از این وضعیت، کنفرانسی بود که همین هفته در دانشگاه لرستان برگزار شد: همایشی پرهزینه و پرتبلیغات که فقط ۲۴۱ مقاله دریافت کرد. نکته عجیب‌تر، جمله‌ای بود که دبیر علمی همایش به‌عنوان یکی از دستاوردها اعلام کرد:
«از سامانه همایش، ۷۵ هزار و ۸۹۸ نفر بازدید کرده‌اند!»

وزارت عتف و سطح علمی مقالات

این‌که حتی تعداد بازدیدکنندگان وب‌سایت به‌عنوان شاخص موفقیت علمی مطرح شود، جای تأمل دارد. چه انتظاری از مقالات و اثرگذاری آن‌ها می‌توان داشت؟ سطح علمی مقالات و نحوه داوری آن‌ها نیز خود بحثی جداگانه می‌طلبد.

این فقط یک مثال است از هزاران مورد. کافی‌ست نگاهی به فهرست مقالات برخی اعضای هیأت علمی بیندازیم: ده‌ها مقاله در یک سال، در نشریاتی با نام‌های پرزرق‌وبرق اما بدون کم‌ترین اثر ملموس در حل مشکلات کشور.
خطر بزرگ‌تر، غرور کاذبی است که از دل همین بی‌معنایی بیرون آمده است. ما خود را پژوهشگر می‌دانیم، چون مقاله داریم. خود را نخبه می‌پنداریم، چون واژه‌هایی به‌هم بافته‌ایم. اما واقعیت این است که بسیاری از ما حتی خود نیز به پژوهش‌مان بازنگشته‌ایم، چه رسد به اینکه جامعه از آن بهره‌ای برده باشد.

متأسفانه فرهنگ به‌روزرسانی فکری، جای خود را به اطاعت علمی داده و تفکر انتقادی، زیر چرخ‌دنده‌های فرم‌ها و دستورالعمل‌ها له شده است. این مرگ خاموش، خطرناک‌تر از هر خشکسالی و فرونشستی است و حالا شاید بهتر بتوان شباهت وزارت عتف را با سیاک پنجم درک کرد.

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

اخبار مرتبط:

آخرین اخبار:

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *