سه‌شنبه 27 خرداد 1404 / 19:26

به بهانه تقارن نوروز و شب‌های قدر

ایرانیت و اسلامیت؛ رمز پایداری ایران

ایرانیت و اسلامیت، دو رکن هویتی ملت ایران‌اند که قرن‌ها در کنار هم بوده‌اند. این پیوند طبیعی، راز جاودانگی ایران در تاریخ است. بخوانید چرا این دو، مکمل یکدیگرند.
ایرانیت و اسلامیت، دو عنصر بنیادی هویت ملی و دینی مردم ایران‌اند که در طول تاریخ نه در تقابل، بلکه در هم‌افزایی با یکدیگر عمل کرده‌اند. این پیوند ناگسستنی، راز ماندگاری و بالندگی ایران در گذر قرون بوده و هست.

داریوش یاراحمدی

عضو هیات علمی دانشگاه لرستان

ایرانیت و اسلامیت دو بال شکوهمندی ایران هستند. ایران پیش از اسلام، سرزمینی بود که فرّ و شکوه آن در اوستا و شاهنامه ستوده شده است. فردوسی در آغاز شاهنامه از فرّه ایزدی و دادگری پادشاهان کهن سخن می‌گوید، همان‌گونه که در اوستا از شهریاریِ اَشَوَن، یعنی پادشاهی بر پایه راستی و داد، یاد شده است. کوروش و داریوش نماد این دادگری بودند، آنان که فرمان دادند تا مردمان، هر قوم و آیینی که دارند، در آرامش زیست کنند. چنانکه در منشور کوروش آمده است:
«من فرمان ندادم که مردمان را به بند کشند، خانه‌هایشان را ویران کنند و آزادی‌شان را بگیرند.»

ایرانیت و اسلامیت و خردورزی

با ورود اسلام، این تمدن نه‌تنها فرونپاشید، بلکه جان تازه‌ای گرفت. ایران، اسلام را پذیرفت اما آن را به رنگ و بوی خویش آراست. از همین رو بود که ایران مفتوح شد، ولی مغلوب نشد. ایرانیان اسلام را پذیرفتند، اما نه به‌عنوان یک فرهنگ بیگانه، بلکه آن را با فرهنگ و اندیشه خویش درآمیختند. پس از آن بود که بزرگان دانش و حکمت، همچون بوعلی سینا، خیام، رازی و خواجه نصیر از دل این سرزمین برخاستند. آن‌ها، همانند حکیمان و موبدان کهن ایران، حقیقت را نه در تعصب، بلکه در جست‌وجوی دانش و خرد یافتند.

ایران بارها و بارها فتح شد، ولی هرگز غرور، بزرگی و سروری‌اش را از دست نداد. هر بار که به ظاهر شکست خورد، از نو برخاست؛ همان ایران ماند، اما زیباتر و پالوده‌تر. هیچ‌گاه تسلیم نشد، بلکه هر آنچه را که از بیگانه گرفت، با فرهنگ و خرد خویش درآمیخت و آن را به چیزی بالاتر و ماندگارتر بدل ساخت. این راز جاودانگی ایران است.

ایرانیت و اسلامیت دو بال یک پرواز

ایرانیت و اسلامیت، پیوندی طبیعی و ناگسستنی دارند، بی‌نیاز از هرگونه دوپینگ و تبلیغات افراطی. هیچ‌یک از این دو، در طول تاریخ، به‌دنبال حذف دیگری نبوده‌اند. هر تلاشی برای تقویت یک‌سو به زیان دیگری، نه‌تنها سودی ندارد، بلکه نتیجه‌ای معکوس خواهد داشت. تاریخ این سرزمین نشان داده است که «به جبر، نتوان دل دربست» و هرگاه حکومت‌ها کوشیده‌اند یکی از این دو را به‌زور بر دیگری غالب کنند، مردم راه خویش را رفته‌اند.

چنانکه در سیاست‌نامه خواجه نظام‌الملک آمده است، ایرانیان حتی در زمان حکومت‌های بیگانه، فرهنگ خویش را پاس داشتند و آن را با روح تازه‌ای زنده کردند. همین مردم بودند که اسلام را با رنگ و بوی ایرانی پذیرفتند، همان‌گونه که ایرانیت را حفظ کردند و آن را با تعالیم اسلامی درآمیختند.

پس بهتر آن است که حکومت‌ها از مداخله در این امر بپرهیزند. هویت ایران، نه با فرمان شاهان ساخته شده و نه با سیاست‌گذاری‌های دستوری تغییر خواهد کرد. اگر نهج‌البلاغه و شاهنامه در کنار یکدیگرند، به این دلیل است که مردم این سرزمین چنین خواسته‌اند.

ایران، پرنده‌ای‌ست که تنها با هر دو بال خود می‌تواند به پرواز درآید. هر تلاشی برای بریدن یک بال، نه آن دیگری را نیرومندتر خواهد کرد و نه پرواز را ممکن خواهد ساخت. راه پیش رو، در پذیرش حقیقتی است که هزاران سال است مردم این سرزمین به آن پایبندند:
ایرانیت و اسلامیت، نه دشمن، که مکمل یکدیگرند.
«تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل…»

با آرزوی قبولی طاعات و شادباش نوروزی.

.


🔗 بیشتر بخوانید:

برای مطالعه یادداشت‌‌های دیگر اینجا  را بخوانید
جست‌وجویی در فرهنگ، هنر و ادبیات

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

اخبار مرتبط:

آخرین اخبار:

عضویت در خبرنامه

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *